شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بمان

باز هم ای دختر ِ پیغمبر ِ اکرم بمان

مَرهَم ِ دردِ علی , ای دردِ بی مَرهَمبمان 

زندگیِّ رو به راهی داشتم چشمم زدند

کوریِّ چشم ِ همه با شانه هایِ خم بمان 

دستهایِ تو شکستَش هم پناهِ مرتضاست

تکیه گاهِ محکم ِ من پیش ِ من محکم بمان 

تو نباشی پیش ِ من اینها زمینم میزنند

ای علمدار ِ مدینه پایِ این پرچم بمان 

این نفس هایِ شکسته قیمتِ جانِ من است

زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان 

کم ببوس دستِ مرا دارم خجالت میکشم

من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان 

آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم

یار ِ هجده ساله , هجده سالِ دیگر هم بمان 

رفته رفته کار ِ من دارد به خواهش میکشد

التماست میکنم پیشم بمان پیشم بمان…

علی اکبر لطیفیان

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫9 دیدگاه ها

  1. سلام خوبید؟من که خیلی خوبم
    واقعاً وبلاگ خیلی خوبی دارید
    هر موقع وبلاگتون رو بروز کردید حتماً به من هم خبر بدید.
    راستش من مدیر کل انجمن تفریحی فان دون هستم و واقعاً وقت آنچنانی هم ندارم فقط چون وبلاگ خوبی داشتید نظر دادم.
    خیلی خوشحال میشم اگر شما هم بیاید توی انجمنم عضو بشید و فعالیت کنید.در ضمن نام کاربری من توی انجمن فان دون admin هست اگر کاری داشتید بهم پیام بدید.
    اگر توی انجمن فان دون عضو بشید و خیلی فعالیت کنید شاید شما رو به عنوان یکی از ناظم ها یا حتی مدیران انجمن انتخاب بکنم.
    ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا