شعر گودال قتلگاه

به عزت و شرف لا اله الا الله

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

عزیز فاطمه از اسب بر زمین افتاد

قسم به اشهد ان لا اله الا الله

همین که خورد زمین مادرش رسید از راه

همین که خورد زمین عرش آسمان لرزید

همین که خورد زمین پشت عمه جان لرزید

همین که خورد زمین آمدند به استقبال

همین که خورد زمین بردنش ته گودال

همین که خورد زمین او رسید به گوش از دور

صدای نیزه  و شمشیر و دشنه و ساطور

به زور نیزه و شمشیر مثله اش کردند

سپس به زیر سم اسب ها له اش کردند

فقط نه اینکه سرش را به نیزه ها کردند

به روی خاک بیابان تنش رها کردند

فقط نه اینکه به صحرا تنش لگد کردند

به سوی دخترکانش نگاه بد کردند

به عزت و شرف لا اله الا الله

غروب روز دهم مادرش رسید از راه

رسید تا که سرش را ز خاک بردارد

ز مهر مادری او را به خاک بسپارد

 علیرضا خاکساری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. چرا میگی نگاه بد کزدندددددددد؟؟؟؟؟؟؟ کی میتونه اینکارو کنه؟؟حذفش کن ..حیا کن

    پاسخ :
    سلام و عرض ادب
    وقايع عاشورا و اسارت خيلي بيشتر و دردناك تر از آن است كه ما فكر ميكنيم
    اخوي ابتدا شما اطلاعات خود را بيشتر بفرماييد و سپس براي ما حكم صادر بفرماييد و تهمت بي حيايي بزنيد
    كتاب خصائص الزينبيه (س) را مطالعه بفرماييد كه حضرت زينب سلام الله عليها در هنگام ورود به دروازه كوفه چه ميفرمايند و همچنين مقتل ابي مخنف و روضة الشهدا را مطالعه بفرماييد

    موفق باشيد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا