شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

یا رضیع الحسین

گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر می‌رسد
باطناً اما علی اکبر به نظر می‌رسد

خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است
آینه‌ی حُسن برادر به نظر می‌رسد

می‌چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور
کودک شش‌ماهه پیمبر به نظر می‌رسد

وقتِ جلوسش به سر دست امام زمان
حجت حق بر روی منبر به نظر می‌رسد

چشم زمین محو شکوه اسداللهی‌اش
در دل قنداقه چو حیدر به نظر می‌رسد

کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین
یک نفر اما دو سه لشگر به نظر می‌رسد

در قد و بالا نه ولی در دل و جرأت چرا
با عمو عباس برابر به نظر می‌رسد

بعد علمدار، علمدار حرم می‌شود
بسکه ابوالفضل دلاور به نظر می‌رسد

با قدمش، با جنمش، با نفسش، با دمش
محسن صدیقه‌ی اطهر به نظر می‌رسد

مشک، عمو، آب، عطش، خیمه و اشکِ رباب
روضه از این‌ها که فراتر به نظر می‌رسد

حرمله گر تیر سه پَر را نزند هم؛ علی
با لب خشکش گلِ پَرپَر به نظر می‌رسد

علیرضا خاکساری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا