شعر شهادت امام هادی (ع)

تنها امام سامره

تنهاامام سامره تنها چه میکنی؟

درکاروان سرای گداها چه میکنی؟

دارمبرای رنگِ تنت گریه میکنم

پایِنفس نفس زدنت گریه میکنم

باورکنیم حرمت تو مستدام بود؟

یابردن تو بردنِ با احترام بود؟

باورکنیم شأن تورا رَد نکرده است؟

اینبد دهانِ شهر به تو بد نکرده است؟ 

گردو غبار, روی تو ای یار ریختند

رویسر ِتو از در و دیوار ریختند

مردِخدا کجا و اینهمه تحقیر وایِ من

بزمشراب و آیه ی تطهیر وایِ من

هرچندبین ره بدنت را کشید و بُرد

دستِکسی به رویِ زن و بچه ات نخورد 

باراننیزه, نیزه نصیب تنت نشد

دستکسی مزاحم پیراهنت نشد 

اینسینه ات مکان نشست کسی نشد

دیگرسر تو دست به دست کسی نشد

علی اکبر لطیفیان

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۵ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا