هر چند هزار توبه کردم
هر چند هزار جا شکستم
آتش نتواند آتشم زد!
چون گریه کن حسین هستم
از روزه به روضه میرسم من
یعنی که عبادت است گریه
هم شرط سعادت است داغش
هم شرط لیاقت است گریه
هر روز غروب ، وقت افطار
یاد لب تشنه ی تو هستم
از شدت ضعف هم به یاد
اطفال گرسنه ی تو هستم
کردند جدا ز پیکرت سر
ای کشته ی زیر دشنه ارباب
هر چند که ذبح شرط دارد
ایتشنه و ایگرسنه ارباب
هر جا که سخن ز تشنگی شد
یاد علی اصغر تو کردم
هر جا به گرسنگی رسیدم
من گریه به دختر تو کردم
علیرضا وفایی خیال