اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

تو رب منی

دخیل هر خم مویش همه دندانه ها یک یک
شکسته در خم زلف چلیپا شانه ها یک یک

صف محشر مثالی باشد از تمثیل قربانگاه
برایت بال و پر آورده پس پروانه ها یک یک

نمازت را نیا مسجد که بالا میرود نرخِ
جنون و مستی و حیرانی دیوانه ها یک یک

اگر مجنون و لیلی داشتند افسانه ای حتما
تو و هر عاشقت دارید پس افسانه ها یک یک

جمالت جلوه فرمود و همه بت ها شروع کردند
به تخریب خود وسقف همه بت خانه ها یک یک
×××

تو هرجا پاگذاری میوه انگور میروید
رطب حتی به یمن تو ز خاک شور میروید

تجلی صفات عشق در ادوار تاریخی!
از عشقت دار عاشق کش نه که منصور میروید

به این وادی بدان این را که از لطف شهنشاهش
عصای موسوی از دست های مور میروید

اگر یک شعله از یک کوه موسی را هدایت کرد
تو پس رب منی از صحن تو صد طور میروید

طلا یا خشت خشتی از عسل داری به ایوانت
گمانم کندوی شهدست از آن زنبور میروید

چنان عشقی ز خاک تو به دل دارد که این عاشق
پس از مرگش فقط درّ نجف ازگور میروید

چنان مست است خاک تربتت دیدم که می در دست
خود انگور هم از خاک تو مخمور میروید

××××
…و خاک از اشک ها گل شد سپس ساغر به دست آمد
درونش ریخت عشق و بعد از آن گوهر به دست آمد

تمام کهکشان ها دور تمثال تو چرخیدند
طوافی ساختند و دور تو محور به دست آمد

ملائک بالهاشان را برای تو سکو کردند
جلوست برکت آورد و چنین منبر به دست آمد

گِلی گندیده بودیم و کسی خاک قدومت را
به روی جسم ما پاشید و یک پیکر به دست آمد

خدا در آینه خود را که دید و خیره در خود شد
به آیینه دمید و جانِ جان حیدر به دست آمد

به دنبال تو افتادند مجنون ها سپس یک یک
غلامانی شبیه حضرت قنبر به دست آمد

ببوسد دست و پای مادرش را هر که حیدر داشت
که حب حیدر از پاکی هر مادر به دست آمد

محمود شهرستانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا