شعر شهادت امام حسن (ع)

جانم حسن(ع)

خوشبختِ عالمَم که شدم آدمِ حسن
جنت کجاست؟ شعبه ای از عالمِ حسن
ما را به روضه های حسینش کشانده است
دلهایمان حسینیه ی اعظم حسن
محشر کنارِ فاطمه محشور می شود
هر کس که بوسه زد به نخِ پرچمِ حسن
آئینه ی پیمبر و زهرا و حیدر است
جمع حسین و زینب کبری ، همه حسن
از برکت و دعای حسن گریه کن شدم
این اشک هاست آمده از زمزمِ حسن
روز جزا به عرشِ خدا قد علم کُند
آنکس که سینه زد، شده قدّش خمِ حسن
سینه بزن ببین چه قدر مزه می دهد
سینه زدن برای حسین با دمِ حسن
نه سنگِ قبر و زائر و گلدسته و حرم
خیلی غریب مانده نذاری کمِ حسن
کِی می شود که صاحب صحن و سرا شود
آتش گرفته سینه ی ما از غمِ حسن
سیلی و روی نیلی زهرا و کوچه ها
عمری شده است مرثیه و ماتمِ حسن
بی مادری برای غمش بس نبوده که
زن مثلِ جعده هم بشود محرمِ حسن…
مهدی شریف زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا