شعر مدح حضرت ابالفضل(ع)
جلوه ی نگاه تو …
اگر به جلوه برآید نگاه محشر تو
تمام سجده نمائیم در برابر تو
خدا برای خودش آفرید حیدر را
تو را برای علی زاده است مادر تو
مُرید معرفتت گشته اند عرض و سماء
دلیل مستی افلاکیان ز ساغر تو
به روز حشر که دستت کند شفاعت خلق
چقدر فخر نماید به تو برادر تو
ز حجم کوچک قبر تو می شود فهمید
عجب بلای عظیمی رسیده بر سر تو
ز روی نیزه سرت بود سایبان حرم
به پشت گرمی تو خطبه خواند خواهر تو
خدای وعده بدادست و وعده اش حق است
که هیچکس نرود نا اُمید از در تو
نگاه خیره یک دختر سه ساله هنوز
پر از گلایه بود رو به سوی منظر تو
دوباره جلوه کنم روز تا شوم دلگرم
که بازمانده به بند بلا کبوتر تو
ز شکر عشق نداریم جز شما یاری
دوباره سوی تو برگشته است نوکر تو
مجید خضرایی