در مقامی که به حب تو خدا پرداختهست
شعر اگر مدح محبانت نباشد باختهست
گرچه بین روضه ها این گریه ها ناقابل است
فاطمه از اشکهای عاشقان دُر ساختهست
این علامتها، علامتهای بیرون آمده
شور خون خواهی تو این تیغهای آختهست
با تو سنگ و چوب و آهن هم مقدس میشود
از تو دور است آنکه شأن این سه را نشناختهست
گاه با تیغ کلامش زخم بر منبر زده
گاه هم با مرکب شعرش به روضه تاختهست
وهم باشد اینکه روزی دهر پایین آورد
پرچمی را که خدا پیش از ازل افراختهست
در جهنم میشود همبند هارونالرشید
هر که پیش پای زوار تو سنگ انداختهست
شعر گفتم شعر اما نذر عشاق تو بود
شعر اگر مدح محبانت نباشد باختهست
حسین صیامی