حب الحسین
خوشم که شدم جلد بام حسین
که هستم گرفتار دام حسین
همه عمر من خرج نام حسین
غلام غلام غلام حسین
شدم پای حب الحسینم اسیر
امیری حسین و نعم الامیر
من از کودکی پرچم افراشتم
علم پای این عشق برداشتم
به دل بذر مهر علی کاشتم
اگر مهر او را نمیداشتم
حلالم نمیکرد مادر ز شیر
امیری حسین و نعم الامیر
در این کوی با سر نداری خوشم
تو رادارم از هر نداری خوشم
ندارم ولی در نداری خوشم
تو دست از سرم بر نداری خوشم
چه دارا شوم یا چه باشم فقیر
امیری حسین و نعم الامیر
چنان شمع افروختم عشق را
چو پروانه ها سوختم عشق را
به شال عزا دوختم عشق را
من از اسلم آموختم عشق را
به این ذکر سیراب شد در کویر
امیری حسین و نعم الامیر
بسوزید در هرم بازار عشق
بکوبید سر را به دیوار عشق
هوالحق بگویید بر دار عشق
به کربوبلا میخورد کار عشق
الا عشق ای خانهی دلپذیر
امیری حسین و نعم الامیر
چراغی که روشن در این محفل است
به خانه اگر بردیاش باطل است
حرم خانهی ماست نور دل است
پس این فرش خانهم که ناقابل است
اگر زندگی هم کنم بر حصیر
امیری حسین و نعم الامیر
نهایی ترین قصد سالک حسین
که مملوک ماییم و مالک حسین
شده قبله گاه ملایک حسین
که داریم ما یک خدا یک حسین
به کربوبلا ختم شد هر مسیر
امیری حسین و نعم الامیر
پر از عزتی و شکوهی حسین
تو صبوح و قدوس و روحی حسین
تو توبه پذیر نصوحی حسین
منم غرق دنیا تو نوحی حسین
الا نوح دست مرا هم بگیر
امیری حسین و نعم الامیر
هوای لطیف بهاری حسین
قرار دل بیقراری حسین
مزاری به دلهای زاری حسین
امان من النار داری حسین
اجرنا من النارنا یا مجیر
امیری حسین و نعم الامیر
به زخمم زدم مرهم کربلا
غم من فدای غم کربلا
حسین است عیسا دم کربلا
و شد زینبش مریم کربلا
ولی نه ندارند اینها نظیر
امیری حسین و نعم الامیر
به نی رفت اما سرت خم نشد
سری نیز در لشکرت خم نشد
سری گرچه دوروبرت خم نشد
قدی چون قد خواهرت خم نشد
شده زینب از داغ دوریت پیر
امیری حسین و نعم الامیر
وحید عظیم پور