حب علی
ذکر زمین و زمن و ابر و باد
در شب و روز و سحر و بامداد
جان بر تو نیک بباید بداد
مثل تو امّی نتواند بزاد
زیر و زبر جمله بر این اعتقاد
جان جهان جمله فدایت علی
آتش عشقی که بر افروختند
جمله عوالم همگی سوختند
حب علی را به دل آموختند
بهر ثنایش همه لب دوختند
بهر ابد توشه ای اندوختند
با نمی از مدح و ثنایت علی
کعبه ترک خورد ز اقدام تو
جان به فدای لـقـب و نـام تو
ما همه تسلیم به اسلام تو
تشنه کوی نجف و جام تو
جن و ملک زیر و زبر رام تو
چون بتکانی تو عبایت علی
عرش ثنا گوی علی بوده است
چرخ به بازوی علی بوده است
راه فقط سوی علی بوده است
عشق ز گیسوی علی بوده است
خانه ما کوی علی بوده است
عرش زمین صحن و سرایت علی
مدح خدای است ثنای علی
صوت خدای است نوای علی
عــالـــم افــــلاک گــدای علی
جنت اعلاست برای علی
میکنم این جان به فدای علی
تا برسم من به رضایت علی
موسم عیدست که مقدّر شده
شهر به کرّار معطّر شده
یاد علی باز مکرّر شده
خاطر جهّال مکدّر شده
ارض و سما باز منوّر شده
تا که بخوانند برایت علی
لعنت الله به بدگوی تو
آب حیات است نم جوی تو
تیرگی شب بود از موی تو
روشنی روز بود روی تو
می رسد از جاذبه کوی تو
در پی عشاق دعایت علی
امیر حسین قاسم پور