شعر شهادت حضرت مسلم (ع)
حرف آخر
یک طرف سرمستی و غوغای عالم گیرشان
یک طرف طومار امضاهای بی تاثیرشان
کوفه شهر اشرفی و درهم و دینار هاست
اعتباری نیست بر آرا و بر تدبیرشان
این همان شهریست که می کرد عمویم مرتضی
با سبوی آب و قدری نان و خرما سیرشان
این همان شهریست که مردانش از روز ازل
با خیانت به علی خورده رقم تقدیرشان
تا همین دیروز من مولایشان بودم ولی…
هم دمم حالا شده سنگینی زنجیرشان
دیشب اصلا خواب با چشمان خیسم خو نکرد
از صدای صیقل سر نیزه ها و تیرشان
حرف آخر یابن زهرا(س)مردم این سرزمین
جملگی با توست دلهاشان ولی….شمشیرشان…!!
علی آمره