خوشا بحال گدایی که ریزه خوار شماست
خوشا بحال گدایی که ریزه خوار شماست
خوشا بحال غلامی که پیشکار شماست
خوشا بحال جزامی که هم غذات شده
نشسته است سر سفره و کنار شماست
قرار شد همگی بنده شما باشیم
که بندگی خدا تحت انحصار شماست
بدون شک که حریم تو خانه وحی است
و جبرییل امین هم سرایدار شماست
بگیر جان مرا هر زمان که میخواهی
که مرگ و زندگی من در اختیار شماست
خوشابحال خودم دلسپرده ات هستم
و بیشتر ز همه کشته مرده ات هستم
شب تولد تو با شبی برابر نیست
برای سائل از این شب شبی که بهتر نیست
سریعتر نوه اش را کنیز های حرم
بیاورید که دل در دل پیمبر نیست
کجاست آن زن بی چشم و رو نگاه کند
که نسل احمد مکی تبار ابتر نیست
بدون حب تو بنده نمیرسید به خدا
به سمت عرش به غیر از تو راه دیگر نیست
شفیع ما حسنین اند چون که پیش خدا
کسی عزیزتر از این دوتا برادر نیست
نشسته ایم در خانه حسین و حسن
شدیم ما همه دیوانه حسین و حسن
به جز حسن چه کسی اینقدر شبیه خداست؟
شمایل حسن از هر نظر شبیه خداست
فرشتگان مقرب به یکدگر گویند
نگاه کن چقدر این پسر شبیه خداست
علی و فاطمه آئینه خدا هستند
طبیعی است حسن هم اگر شبیه خداست
درست مثل همند این چهارده معصوم
رخ تمام چهارده نفر شبیه خداست
نه اینکه کفر بگویم شما خدا هستید
ولی شما همه در آن حدود ها هستید
همیشه از همه دور و برش اذیت شد
هم از غریبه هم از لشگرش اذیت شد
غریبه ها که به جای خود, این امام غریب
چقدر از طرف همسرش اذیت شد
از آن وقایع کوچه به هیچکس چیزی…
نگفت و تا نفس آخرش اذیت شد
چقدر قلب و غرورش شکست در کوچه
چقدر پیش روی مادرش اذیت شد
چقدر تیر که از پیکرش درآوردند
بدون شک همه پیکرش اذیت شد
نه کربلا, نه مدینه, نه شام راحت بود
همیشه و همه جا خواهرش اذیت شد
همیشه و همه جا غم برای زینب بود
همه مصیبت عالم برای زینب بود
شاعر: آرش براری