شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر
خوشی هرگز ندیدم
سر من در هوای تو سر تو در هوای من
تو را آخر کشانده در خرابه گریه های من
تو را بر روی نیزه با سر انگشتم نشان دادم
به جان مادرت که در نمی آید صدای من
به پیش پای من چند تکّه نان خشک اندازد
همانیکه نمک خورده است از دست عطای من
کسی از حال زار من ندارد یک خبر بابا
به غیر عمه و زهرا و معبودم خدای من
خوشی هرگز ندیدم آخر عمر تو ای بابا
به غیر آن دو سالی که مدینه بود جای من
بیا و عمه را آرام کن ای سیب سرخ فاطمه, بنگر
که این ایام را عمّه فقط بوده فدای من
نمیخواهم بمانم بی تو, میخواهم شفایم را
شده با سر بیا بابا فقط بهر شفای من
رضاباقریان