شعر شهادت حضرت رقيه (س)
دختر زهرایم
بیقراری هایت از چشمان تارم دور نیست
چشم های اهل معنا در حقیقت کور نیست
سعی در کتمان اسرار جراحاتت مکن
حنجرت را هم بپوشانی لبت مستور نیست
دختر زهرایم و پای تو سیلی می خورم
مرد میدانم حریفم دست های زور نیست
یوسفم! افتادی از نیزه ولی با سنگ نه
هیچ چشمی مثل چشم سنگزنها شور نیست
نامسلمان حال ما را دید و خوشحالی نکرد
در غم ما جز مسلمانان کسی مسرور نیست
تا نگاه مرد رومی خواهرم را آب کرد
گفتم عمه این نگاه شوم بی منظور نیست
خانه ام خاکی لباسم پاره مویم سوخته
عذر میخواهم بساط میزبانت جور نیست
محمدعلی بیابانی