شعر ولادت امام حسن (ع)

دُرِّ کرامت

دُرِّ کرامت

زینت دست حسن …دُرِّ کرامت شده است
خوبی اش نزد همه مایه ی عادت شده است

دَری ازسمت خدا وا شد و با بارشِ نور
وقت نازل شدن آیه یِ رحمت شده است

با نشان دادن گهواره ی بارانِ بهشت
در دل آیــنه و آب قیامت شده است

آنقدر مشک فشان است که از بوی خوشش
نفسِ باد صبا غرقِ طروات شده است

بس که گل بوسه به لبهای پدرداده…حسن
غنچه ی سرخ لبش غرقِ حلاوت شده است

سفره داری که به لبخندِ ملیحش نمکِ
سفره ی فاطمه در ماه ضیافت شده است

بوده از سیطره ی لطف کریمِ ثقـلین
حاتم طایی اگر صاحب شهرت شده است

کشتی دین خدا از ثمرِ صلح حسن
سمتِ سرمنزل مقصود هدایت شده است

هم زبانزد به کرامت شد و هم غربت او
بر دل سوختگان موجب حسرت شده است

خواستم تا بسرایم غزلی در خور او
دیدم ازسمت خودش شعر عنایت شده است

شک ندارم که همه در صف محشرگویند
هر که دلداده ی او بوده شفاعت شده است

 منصوره محمدی مزینان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا