راحم کلب و ضامن اهو
تا کنم حرف عشق را اغاز
بسم ربالرضا دهم اواز
برحریر خیال می پیچد
رشتهفکر عاشقان با ناز
جنوانس وملک به امرخدا
جملهسوی مدینه در پرواز
همهغرق سروروشوروشعف
کلعالم خصوص اهل حجاز
ساقی وساغر و پیاله و می
با دفوچنگ و نی شده دمساز
شکرلله که با نگاه نگار
دربرحمت بروی ماشد باز
ماهوخورشید واسمان گران
جلوهحسن او کنند ابراز
مندخیلم گره نمی خواهد
تارضاهست صاحب الاعجاز
یارضاجان کسی مثالت نیست
همدممن بجز خیالت نیست
گوشجان میشناسد این اوا
جملهعالم فدای موی رضا
هرکهدم زد ز تو شود احیا
ورنه بی تو تمام غرق فنا
کاشروزی هزار مرتبه من
میشدم با وجود بر تو فدا
با نسیمی ز لطفت افتادم
همچوکاهی براه کوی شما
لب مناتر که ما همه سازیم
خونخود را به تیغ تو اهدا
بامحبت – کریم و بنده نواز
همه اوصاف تو مثال خدا
فوجحور و ملک به مرقد تو
دادهبر طوس رتبه ای اعلا
شیثوموسی وخضروابراهیم
مشقتکلیفشان رضا مولا
این چهشاهیست میکند امضا
تاابد او جواز کرب و بلا
قسمشده به فاطمه به جواد
کربلای مرا نما امضاء
دردخود را به او حواله بده
کن تمنا رضا پیاله بده
دل شده مست ذات الا هو
مستمست از اشاره ابرو
عالمیبا ندای رب العرش
همهمشغول حق حق وهوهو
وه کهخورشیدوماه کرده غلاف
درحضور دو چشم ودو ابرو
گل به گلزار میشود مغبون
تا توهستی چنان گلی خوشبو
تا توشمس الشموس میباشی
نورخورشید میشود کم سو
ازخجالت عرق کند خورشید
گر شودبا رخ تو رو در رو
کنترحم به سائل خست
ه
راحم کلب و ضامن اهو
تا خداهست عاشق رویش
قاتل جان ماست ابرویش
السالمای دلیل هر برهان
سالکان را معلم عرفان
استخارههمیشه خوب اید
تا توهستی حقیقت قران
یاسریع الرضا که میگویم
جلببنما رضایت رحمان
پرچمسبز گنبدت از لطف
سایهافکنده بر سر ایران
رو بهراه خدا رود یکدم
گر زکوی تو بگذرد شیطان
تا توهستی امیر کشور ما
جراتینیست بر همه عدوان
چشمالوده با عنایت دید
درحریم تو روضه رضوان
بانگاهی رضا توانی کرد
بندهها را ز لطف خود سلمان
یا رضابر خودت دهم سوگند
نگهمدار یا رضا در بند.
مهدی انصاری
واقعا ماشاالله*دم شاعرش گرم*شاهکاره
اجرکم عندالله