شعر وروديه محرم
راه و رسم عاشقی
این راه و رسم عاشقی آخر ندارد
عالم به غیر از کوی او بهتر ندارد
دربار شاهان جهان را گر بگردی
جمله امیری همچو او نوکر ندارد
دنیا بدون روضه ها پوچ است آری
بیچاره آنکس این سخن باور ندارد
ما با دعای مادر او روسفیدیم
چون غیر او دلهایمان دلبر ندارد
هر دم به یاد غربتش آهسته خواندیم
روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد
تا ساربان آمد به انگشتش نظر کرد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
نشناخت خواهر جسم صد چاک برادر
یک جای سالم در همه پیکر ندارد
قربان آن شاعر که با سوز دلش گفت:
آه ای مسلمانان حسین مادر ندارد
بعد تو واشد پای یک عده حرامی
در خیمه ای که محرمی دیگر ندارد
علی بهرامی نیا