شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

رزق حلالِ فاطمی

رزق حلالِ فاطمی از آسمان نخورد
هر کس که غصه ی غمِ صاحب زمان نخورد

با بدترین گناه، تفاوت نمی کند
آن طاعتی که مُهر ولی پایِ آن نخورد

باید که شک کند به مسیرِ تقربش
عاشق اگر که طعنه و زخم زبان نخورد

سگ شهره شد به خوی وفا، چون تمام عمر
از دستِ غیرِ صاحب خود، استخوان نخورد

خوشبختِ واقعی است گدایی که لحظه ای
از پشت خانه ی گلِ نرجس تکان نخورد

زاهد به زُهد محض به جایی نمی رسد
دودِ چراغ اگر درِ این آستان نخورد

شیعه نخوان هر آن که به نعمت قرین شد و…
اندوهِ جیب خالیِ یک ناتوان نخورد

هر دل که سوخت پای غریبی مرتضی
جز مُهر عشقِ فاطمه، مُهر و نشان نخورد

باید دروغ روضه بخوانیم، چاره چیست؟!
خیرالنساء… سیلیِ نامحرمان نخورد

وقتی که رنگ از رخ زردِ بتول رفت
با صورتش به چوبه ی در، بی گمان نخورد

ضربِ غلافِ قنفذ ملعون، به بازوی…
حوریه ی امیر عرب، آن زمان نخورد

اصلا که گفته؟! قاری قرآن و خیزران؟!
کامِ حسین بین طبق خیزران نخورد
محمد جواد شیرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا