شعر ولادت امام حسن (ع)

رطب

امشب ای دل شب مستانگی جان و تن است
قفل افطار دلم دست امام حسن است

امر کرده است که افطار کنم با لعلش
رطب سفره‌ی من خنده‌ی شیرین دهن است

همه بتهای فرا روی خودم می‌شکنم
چون نگارم نوه‌ی ارشد آن بت شکن است

امشب آرامش من ذکر حسن باشد و بس
ایها الناس بدانید حسن عشقِ من است

این چه طفلیست که ثانی رسول الله است
رخ او ماه و دو چشمش گل و باغ و چمن است

نقره بار است لبش, روز تنش, شب مویش
بوی عطرش سبب طعنه‌ی مشک ختن است

فطرس از حسرت دیدار رخش می‌سوزد
زیر لب زمزمه‌اش مدح چنین یاسمن است

حسن فطرس

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. الهی انت السلام انعم علینا بالسلام.
    سلام.ولادت امام حسن، سرور جوانان بهشت برشما مبارک.
    "چراباید کارمان به جایی برسد که برای خنداندن اشخاص را مسخره کنیم؟؟؟؟"
    بروزم.?به راستی خنده بازار یاسخره بازار؟؟؟?

    حتما این مطلب رو بخونید و فرم نظرات وپیشنهادات آخرش روپرکنید.حتما
    به امید نگاهی از طرف آقا،عشق زمان?
    راستی!به فکر کمک به مسلمانان سومالی هم باشیم!
    یامهدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا