شعر مناجات امام حسين (ع)

زندگی چیز دیگری شده

زندگی چیز دیگری شده است تا به نامت رسیده ایم حسین

عشق سوغات کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین

هر دلی را به دلبری دادند هر سری را به سروری دادند

ماکه هر وقت گفته ایم خدا از خدایت شنیده ایم:حسین

از خدایت شنیده ایم که گفت:نقش ها ما کشیده ایم اما

احسن الخالقین از آن رویم که تو را آفریده ایم حسین

زینت شانه های پیغمبر تا شنیدیم ساعت آخر

دل چگونه بریدی از اکبر دل ز عالم بریده ایم حسین

این علم ها و این علامت ها این چنین بی دلیل خم نشدند

همه ما شریک غمهای خواهری قدخمیده ایم حسین

تن بی دست مانده سقا دیده ای وای از دلت آقا

در عوض ما کنار هر آبی عکس دستی کشیده ایم حسین

بین شرم نگاه عباس و آن دل نازک شما چه گذشت؟

از حرم تا حرم نفهمیدیم ما که هر چه دویده ایم حسین

روضه های مدینه می خوانیم اول کربلا ومی دانیم

از دعاهای مادرت بوده که به اینجا رسیده ایم حسین

شاعری با نگاه پاییزی به دو چشم بهاری ام خندید

چه بگویم که اشک ما از چیست؟چه بگویم چه دیده ایم حسین؟

 قاسم صرافان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام برادر
    این شعر که مال قاسم صرافانه!!!!!!!!
    یه سر به وبلاگشم بزنی متوجه میشی

    پاسخ :
    سلام و عرض ادب

    صحیح میفرمایید . یک اشتباه رخ داده و چون وبلاگ شاعران بصورت دسته جمعی باز میکنیم احتمالا اشتباه صورت گرفته که عمدی نبوده و پوزش می طلبیم

    ارادتمند – پوررجب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا