شعر مناجات با خدا

زیر بار گنهم

از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی

پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی

شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی

روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی

ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی

مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی

به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی

از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی

علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی

دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی

علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی

نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی

از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی

پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی

شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی

روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی

ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی

مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی

به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی

از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی

علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی

دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی

علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی

نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی

 محمد جواد شیرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا