شعر ولادت اهل بيت (ع)شعر ولادت پيامبر اكرم (ص)

سحر گهی که خدا

سحر گهی که خدا در حرم هویدا بود
ز مکه عطر دلاویز عشق, افشا بود
ز سیل رحمت حق, عالمی مصفّا بود
حریم امنِ حرم, رشکِ عرشِ اعلا بود


ز بطن آمنه, دریای نور جاری بود
هوای کعبه و عرش خدا بهاری  بود

تو آمدی که زمین رخت دلبری پوشد
ز ذره ذره ی این خاک, دلبری جوشد
هرآنکه هوش بود, پند عقل  بنیوشد
به  قدرِ وُسع,به غوغا و عاشقی کوشد

که کاینات به رقص و سماع آمده اند
و عقل و عشق, به جنگ و نزاع آمده اند

میان قافیه هایم ردیف , نام خداست
کنار نام خدا  نام مصطفی زیباست
نگار ما که نگاهش قیامت کبراست
چو شمع پیش رخش, شمسِ آسمان رسواست

نقاب تیره جهان می زند به یکسو صبح
و مست گردد و گردد فدائی او, صبح

گره زنم به نگاهت نگاه حیران را
به میم نام محمد فدا کنم جان را
چو برملا کنم از شور, راز پنهان را
بنام عشق نویسم حدیث ایمان را

سلام حق به نگاهت حبیب حضرت دوست
که عشق توست مرا یا رسول در رگ و پوست

تو دلنوشته ی رحمان به لوح معنائی
تمام, آینه ی ذات پاک یکتائی
تو انبیای خدا را امام و مولائی
نجابت و شرف و دلبری, سراپائی

تو همنشین خدائی  به کوی  او ادنی
میان میکده ی قُرب,  ساقی رعنا

کنی به گوشه ی چشمی دل جهان تاراج
مسیر سیر تو تا بینهایت معراج
به فیض عام تو ای ماه ,ماسِوا, محتاج
“توئی که بر سر خوبان عالمی چون تاج”

ببار ابرکرم بر سر جهان امروز
که چرخ پیر ز فیضت شود جوان امروز

حریم کعبه به لطف حضور تو ایمن
بسیط روضه ی مینو ز روی تو گلشن
چو آفرید تو را ذات حضرت ذو المن
هزار بار به خود گفت آفرین, احسن

اگر نبود محمد(ص) نبود لوح و قلم
نبود تاج کرامت به تارک آدم

ز آستان حرم رحمت خدا جاریست
سرشک شوق ز چشمان اولیا جاریست
در آسمان و زمین عطر ربّنا جاریست
ز مکه نور خدا سوی کبریا جاریست

شمیم ذکر محمد(ص) صفای جان و جهان
فدای نام محمد(ص) همه زمین و زمان

خدا به خُلق عظیم تو مرحبا گوید
که آشنا سخن آشنا به ما گوید
سزد هر آنکه به لب ذکر ربّنا گوید
کنار نام خدا نام مصطفا گوید

قسم به نور که شمس و قمر غلام تواند
وبی فروغ, قیامت به احترام تو اند

حجاب چهره ی جان است هرچه جز رویت
فدای روضه ی رضوان و باغ مینویت
فقط  نه اهل جهانند عاشق کویت
که رخت بسته و آیند عرشیان سویت

مدینه کوی بهشت است اهل معنا را
کشد به چشم, ملک , خاک پاک آنجا را

توئی که طفل دبستان توست روح امین
خدا نموده تو را در کتاب خود تحسین
ز سعی توست مُشیّد بنای دین مبین
فدای خاک رهت اهل آسمان و زمین

تو اصل و پایه و معنا و شرح قرآنی
تو صدر دفتر ایمان و علم و عرفانی

شاعر : سینا شهیدا

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا