شعر مدح امام حسين (ع)
سقای من
خالی شد از نبودن تو زیر پای من
قحط امید آمده بین صدای من
ترس همیشگیم همین است یک نفر
در خدمت نگاه تو باشد به جای من
پژمردگی نرفته هنوز از قنوت هام
شاید قرار نیست بگیرد دعای من
شیرین هم از شنیدنشان ترش می کند
وقتی که نیست شور تو در شعرهای من
باید برای بال و پرم آسمان شوی
یا بالهای تازه بسازی برای من
نه می شود که زودتر از این پرنده شد
امضا شود اگر سفر کربلای من
آنجا شنیدنی است دم نوحه های تو
غرق حسین می شود «آقا بیا» ی من
هم ناله با حسین شوم در لب فرات
سقای من ! برادر من ! با وفای من
شاعر؟؟؟