شعر ولادت حضرت حجت عج
مـا انـتظار دیـدن دلــدار داریم
در سینه عشق حیدر کرار داریم
ما با غـلامی علـی شـاه جهـانـیم
چشم انتظار مهدیِّ صاحب زمانیم
هرچنـد از دوری رویت کـوه دردیم
هر روز و شب لطف تورا احساس کردیم
هر جا که می آید سراغ سینه غمها
حـس می کنـم آرامش دست شما را
گاهی پر از نوری و گاهی سایه بانی
در هر دو صـورت سـرپناه عاشـقانی
آیینه یِ پیغـمبری در خـُلق و خلقت
تو حیدری در منطق و ایثار و غیرت
حـُجب و حیـای مادر سادات داری
تو مجتبای صبر و سِلم و افتخاری
مثل حسینی در شجاعت بی نظیری
من نوکـر دربار و تو نعـم الامـیری
در سجـده ها تکـرار زین الـعابدینی
تو عالـِمی چون باقر و عین الیقینی
تصویر صدق صادق و کـَظم خدایی
آقا تو رویای علـی موسـَی الرضایی
جـودِ جوادی و عـلمدار هـدایت
یابن الحسن روحی فِدا شاه ولایت
هفت آسمان بر نام تو حسّاس امّا
تو عاشـق اسـم عـمو عبـاس… آقا
اسم عمو عـباس می آید می آیی
تو روضه خوان ساقی کرب و بلایی
جانم فدای اشکِ مشک و چشم دلبر
افتـاده در سـاحل دو دست آب آور
تیر آمد و امید او می ریخت بر خاک
خـَم می شود از غصه هایش قدِّ افلاک
افتان و خـیزان می رسد ارباب… ای وای
با روضـه ها شـد ناله یِ سرداب… ای وای
حسین ایمانی