شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)
ماندم کنار ارباب پایینِ پای ارباب
از بس که هست نایاب پایینِ پای ارباب
قلبش رود به تاراج گویا که رفته معراج…
…مَن زارَ اِبن الارباب پایینِ پای ارباب
امشب عجیب مستم ساقی گرفته دستم
نوشیده ام میِ ناب پایینِ پای ارباب
شبه پیمبر آمد هم نام حیدر آمد
امشب شده چومهتاب پایینِ پای ارباب
هستم فقیر و نوکر عبد علیِ اکبر
سجده کنم از این باب پایینِ پای ارباب
کلّ حرم بهشت است اما همیشه روی…
…دیوارِ خانه شد قاب پایینِ پای ارباب
بیچاره ام…فقیرم …خیلی خدا حقیرم
بیچاره را تو دریاب پایینِ پای ارباب
بر من شده است روشن کرده بروز قطعا
این اسم ذاتِ وهّاب پایینِ پای ارباب
من از بهشت سیرم کرده حرم اسیرم
هستم خراب و بی تاب پایینِ پای ارباب
«در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند»
ما را بَرید در خواب پایینِ پای ارباب
شد کشته ارباً اربا در خون عزیز لیلا
از غصه می شوم آب پایینِ پای ارباب
یک روز پای عهدی تحت لوای مهدی
حاضر شوند اصحاب پایینِ پای ارباب
مهدی علی قاسمی