فتح المبین و فاتح پیکار حیدر است
در بزم جنگ شهره به کرار حیدر است
ترس افکننده بر دل اغیار حیدر است
اموزگار بوذر و عمار حیدر است
در لشکر خدا هم علمدار حیدر است
خورشید پارکاب قدم های نوکرش
ما گشته ایم حلقه به گوشان قنبرش
هرگز کسی نبوده که باشد برابرش
ای مرحبا به انکه شده بنده ی درش
صاحب مقام و اسوه ی ایثار حیدر است
شد افریده کل عوالم برای او
بوسه زنند خیل ملائک به پای او
بیهوده نیست وصله ی کنج عبای او
موسی دخیل بسته به تن جامعه های او
ما مستمند و یار مددکار حیدر است
توصیف شان اوست فراتر ز ذهن ما
وقتی فزون تر است مقامش ز انبیا
ما گشته ایم ریزه خور خوان مرتضا
اری علیست انکه ربوده دل از خدا
عشق عیان حضرت دادار حیدر است
تا پای جان ز اهل سقیفه هرج کنیم
دل را فدای همسر ام الحجج کنیم
در مشعر الحرام علی ترک حج کنیم
باید به سمت صحن نجف قبله کج کنیم
تنها امیر قاهر و قهار حیدر است
حمید رحیمی