شعر وفات حضرت خديجه (س)

صفای خانه

مادر صفای خانه و آرام دختر است

آن هم کسی که مادر زهرای اطهر است

اشک عزای غصّه ی حامیِّ دین حق

پیدا به روی چشمه ی چشم پیمبر است

سال فراق یاور احمد پر از غم است

دنیا بدون مادر ما خاک بر سر است

یا رب قرار فاطمه ی بی قرار باش

بانوی ما همیشه همینگونه مضطر است

امشب عزای مادر و فردا غم پدر

یک روز پشت در سپر جان حیدر است

امشب دلش شکسته و آنروز با لگد

پهلو شکسته می شود و بین بستر است

هر روز عمر او پس از این روضه است تا….

روزی که تیغ بغض علی دست دلبر است

 حسین ایمانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫7 دیدگاه ها

  1. به فریاد قسم!

    به مهتاب قسم!

    به غم غربت آن یار قسم!

    که نه دل ماند و نه دلدار

    ندانم که چه شد در پس دیوار

    به بر عشق دگبار

    صد تار تنیدیم ز اغیار

    … بیا تا به خود آییم!

    چه کردیم؟

    چه خواندیم؟!

    به سوی که راندیم؟

    این چنین مات

    به تماشای چه ماندیم؟

    بیا تا به خود آییم!

    به برِ عشق در آییم!

    به سوی خیمه دلدار شتابیم و

    چنین نغمه سراییم:

    او در به در ماست

    به خدا منتظر ماست!

  2. سلام
    با چند شعر امام حسن مجتبی (ع) و
    امام زمان (ع)
    به روزم
    ________
    1)گیرم جواب گرمی ات را سرد می دادند

    تو گرمی خورشید ظهری تو همان هستی (لطیفیان)
    ________
    2)تا لطف حسن هست، خریداری هست
    تا زلف حسن هست، گرفتاری هست (لطیفیان)
    ________
    3)دخیل های نبسته شده زیاد شدند

    چرا ضریح نداری ؟ چرا چرا آقا (لطیفیان)
    ________
    4)با کشتی شکسته ز امواج معصیت

    جز در کرانه های تو پهلو نمی زنم (فردوسی)
    _______
    5)بخوان دعاي فرج را اگر که مي خواهي
    حديث غيبت يار تو مختصر گردد (شجاع)
    ___________________________________
    بفرمایید
    منزل خودتونه
    ___________________________________
    باعلی یاعلی مددی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا