شعر مدح امام حسين (ع)
ضجه میزند
بلند بلند پیمبرتان ضجه میزند
بر آنچه آمده سرتان ضجه میزند
کرببلا که نیست قیامت به پاشده
ارض و سمای محشرتان ضجه میزند
سر نیزه ها به قلب شما مینشیند و
بالای تل خواهرتان ضجه میزند
تو از برای معجر او ضجه میزنی
او از برای حنجرتان ضجه میزند(۱)
با هر نفس نفس زدنت آه میکشد
در لحظه های آخرتان ضجه میزند
تو دست و پا میزنی و کنج مقتلت
لطمه زنان مادرتان ضجه میزند
پایین پات خیل ملائک به سر زنان
بالاسرت دخترتان ضجه میزند
پشت خیام اهل حرم نیز ذوالجناح
بر پاره پاره پیکرتان ضجه میزند
این ناله آشناست به گوش مبارکت ؟
دارد ربابه همسرتان ضجه میزند
(۱): من از برای معجر تو گریه میکنم / تو از برای حنجر من گریهمیکنی – علی اکبر لطیفیان
علیرضا خاکساری