شعر مدح و مناجات امام كاظم (ع)

طبع مسیحا

هر که یک دفعه سر این سفره مهمان می‌شود
مور هم باشد اگر روزی سلیمان می‌شود

سر به زیر انداختن ذاتش توسل کردن است
دردها در این حرم ناگفته درمان می‌شود
این کریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیک
نام مادر که وسط باشد دو چندان می‌شود

ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجب‌ها کاظمین ما خراسان می‌شود

نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر که می‌بیند تو را، از نو مسلمان می‌شود

نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند
یک نفر از آن همه پیر جماران می‌شود

این دلِ ما، سینه‌ی ما، عرش ما، حتی بهشت
هر کجا موسی بن جعفر نیست زندان می‌شود

نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می‌خورد
لااقل یک گوشه از صحنت نگهبان می‌شود

علی اکبر لطیفیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا