صبح حریم تو به سحر طعنه می زند
صحن و سرای تو به گهر طعنه می زند
سنگ حریم تو که کف پای زائر است
هر ثانیه به سنگ حجر طعنه می زند
این صحبت ستاره و خورشید و ابر هاست
والله گنبدت به قمر طعنه می زند
شیرینی زیارت تو چیز دیگری ست
طعم زیارتت به شِکر طعنه می زند
نقش و نگارهای ضریح قشنگ تو
بر واژه های ناب هنر طعنه می زند
بر پایه های عرش و بلندای نُه فلک
گلدسته های توست اگر طعنه می زند
یوسف جمال ها به رخت غبطه می خورند
با دیدن ضریح تو انگشت می بُرند
مهدی نظری