شعر مناجات امام حسين (ع)
عزیزم حسین
وقتی سحر به یاد تو بیدار می شوم
دلتنگ صبح صحن علمدار می شوم
دارم به وضع تشنگی ات فکر میکنم
مثل دهان خشک تو آزار می شوم
حتی اگر که روزه بگیرم تمام عمر
من به رباب زاده بدهکار می شوم
افطار با نمک کنم از راه گریه ام
بر روضه ی گرسنگی ات زار می شوم
من که برای خون لبت گریه کرده ام
کی مستحق رفتن در نار می شوم ؟
انقدر زیر لب همه جا شعر خوانده ام
دارم شبیه هیئت سیار می شوم
همیشه وقت روضه ی گودال و قتل صبر
دل ناگران شمر و کلنجار میشوم
پیراهنت درآمد و عریان رها شدی
آشفته از مصیبت دشوار می شوم
بی کربلا بمانم اگر غصه میخورم
من کربلا نرفته ی بیمار می شوم
علیرضا وفایی خیال