غالباً آن گذری که خطرش بیشتر است
می شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
ارزش عبد در افتادن در سجاده است
سنگ فرش حرم دوست زرش بیشتر است
خانه ای هست در اینجا که کریم اند همه
سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است
دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت
هر که این گونه نباشد ضررش بیشتر است
بی سبب نیست که آواره ی هر دشت شدیم
هر که عاشق شود اصلاً سفرش بیشتر است
هر گدایی برسد لطف که دارد امّا
به گدایان برادر نظرش بیشتر است
گرچه گفتند خدیجه است ولی ما دیدیم
در جمالش که جلال پدرش بیشتر است
وسعت روح بدن را به بلا می گیرد
غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است
علی اکبر لطیفیان
سلام علیکم
خیلی شعر قشنگی بود
اجرتون با مادر شهدای گمنام
و من الله توفیق الشهاده
جانم فدای رهبرم
یا زینب (س)