شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

فرزند حسین بن علی

فرزند حسین بن علی, تاب نداشت

در فکر عطش بود و علی خواب نداشت

از هرم عطش, لبان اصغر می سوخت

رنگی به رخش, نوگل ارباب نداشت

لبخند به رخسار پدر می زد وبعد

دریای لبانش به خدا, آب نداشت

حلقوم ظریف, نازک طفل رضیع

سهمی به جز از سه شعبه ناب نداشت

گهواره شده خالی و لالایی نیست

جز دیده پر ستاره ,ارباب نداشت

این هم سند غریبی ثارالله

بیچاره رُبابش, دُر نایاب نداشت

محمدمهدی عبدالهی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. از ازل تير بلايم در نظر بود اي پدر
    حنجرم نه پاي تا فرقم سپر بود اي پدر
    مصطفي حلق تو را بوسيد تو حلق مرا
    هر دو را آن روز در مد نظر بود اي پدر
    شد سرم از پوست آويزان تو ميداني چرا…
    حجم تير از گردن من بيشتر بود اي پدر

    ?????

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا