شعر وروديه محرم
فصل عشق
تا میرسی شروع من آغاز میشود
ساز شکسته نفسم ساز میشود
من سازگار حجم حقیر قفس چرا؟
دستی نشان بده,قفسم باز میشود
تو میرسی و من به خودم میرسم,بهاو
در وسعت تو مهلت پرواز میشود
تو فصل عشق,فصل مسیحایی منی
دل با شب خیال تو دمساز میشود
تغییر را به چشم خود احساس میکنم
تا پای تو به زندگیم باز میشود
حال و هوای چهره خاکستری شهر
با عطر فصل مشکی تو ناز میشود
تو نقطه مقدس تقویم شیعه ای
که با تو عشق سرخ پس انداز میشود
ای شهر عشق,خون خدا در تو جاریاست
از حنجر تو صاعقه آواز میشود
ده روز بعد امدنت,( عصر واقعه )
تیغی پلید مجری یک راز میشود
حسن کردی
سلام خوبی
واقعا حال کردم
دستت درد نکنه خیلی زیبا بود
موفق باشی
سلام خوبی
واقعا حال کردم
دستت درد نکنه خیلی زیبا بود
موفق باشی