شعر مدح امام حسين (ع)
قد کشیدم
قد کشیدم زیرِ این بیرق..شدم حالا چنین
بعدِ عمری..راندن نوکر؟!..شود آیا چنین؟!!
عزّتم را ..آبرویم را… گرفتم از شما…
هر کسی که نوکرت گردد،شود آقا چنین
من غلامی می کنم در روضه هایت..بی ریا
لطفِ بسیاری نمودی..باز هم مولا چنین..
دستگیری کرده ای در بینِ دنیا ..بارها
دستِ این آلوده را برگیر در عقبا چنین
دورِ از چشمانِ تو حتماً جهنّم می روم
گر نباشی ..می شود اندوهِ منصدها چنین
ذکرِ من تنها حسین است و حسین است و حسین
نامِ تو مثلِ عسل…چسبیده بر لبها چنین
گریه ی بر تو نجاتم می دهد از بیکسی
می برم از بین قطعاً که همه غمها چنین
با کراماتت بیا موجی خودت ایجاد کن
کاش مغروقت شوم در بینِ این دریا چنین
می زنم بر سینه و بر سر ..پُر از مستی شوم
از منِ بیچاره می خواهد خودِ زهرا چنین
محسن راحت حق