شعر شهادت حضرت زهرا (س)
قرار بود
زهرا تو قرار بود یارم باشی
هر لحظه ی زندگی کنارم باشی
حیدر وسط معرکه تنهامانده
برخیز که باز ذوالفقارم باشی
برخیز و توان بازوی حیدر باش
در خانه دوباره بانوی حیدر باش
از غربت من با خبری زهرا جان
با پهلوی زخم پهلوی حیدر باش
تو رفتی و خانه ام عزاخانه شده
کاشانه ی من پس از تو ویرانه شده
برخیز و بپرس : ” آب خورده ست حسین ؟ “
یا : ” گیسوی زینبین من شانه شده ؟ “
بعد از تو خرابی حرم را دیدم
در قطره ی اشکم جگرم را دیدم
انگار که دنیا به سرم شد آوار
وقتی روی بازوت ورم را دیدم
گل های روی پیرهنت کشت مرا
نیلوفر روی بدنت کشت مرا
با فضه که در کفن تو را پیچیدم
خونابه ی روی کفنت کشت مرا
نقش ترک شیشه ی تو مانده به جا
پرپر شدی و ریشه ی تو مانده به جا
تو درس حمایت از ولایت دادی
رفتی تو و اندیشه ی تو مانده به جا
رضا رسول زاده