شعر شهادت حضرت زهرا (س)

مادر

جانی نمانده در تنت از بس گریستی
هم بین بستری و هم انگار نیستی

این بار چندم است به دیوار رو زدی
تا حیدرت به در نرسیده بایستی

این رخت چیست رج به رجش آه میکشی
مادر به فکر روز مبادای کیستی؟

پیراهنت ز فرط تقلا به خون نشست
تا نخ برای پیرهن کهنه ریستی

زینب ببیند آتش اگر، گریه می‌کند
مادر چرا تو آب که دیدی گریستی؟

 مرضیه نعیم امینی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا