نشسته ایم به دیدار صبح خانه ی تو
فدای گوشه ی لبخند مادرانه ی تو
که گفته است که تو بی نشانه ای بانو؟
ندیدم آنچه نباشد در آن نشانه ی تو
چقدر صبح دل انگیز می شود وقتی
گرفته دسته ی دستاس هم بهانه ی تو
تو نان برای علی می پزی و می خوابد
به لای لای ملک طفل ناز دانه ی تو
اساس گردش منظومه های خلقت چیست؟
به غیر گردش تسبیح دانه دانه ی تو
توان فراتر از این عُلقه بیشتر آیا؟
که بار عشق علی بوده روی شانه ی تو
چه لطف اشک شبت یا تبسم سحرت
امید ماست به الطاف بیکرانه ی تو
عاطفه سادات موسوی