شعر مناجات با خدا

ماه خدا

عاشقان رمضان ماه خدا آمده است
فرصت بندگی و ماه دعا آمده است

به کریمی که به دنبال گدا میگردد
این خبر را برسانید گدا آمده است

سفره آماده شده بحر پذیرایی ما
روزه داران بنشینید غذا آمده است

ماه شعبان و رجب رفت ز دستم اما
دید که توشه ندارم به عطا آمده است

کم محلی بکند یا نکند حق دارد
آن که در حق خدا کرد جفا آمده است

دست و پا و سر و گوشم،همه اعضای تنم
از گناهان زیادم به صدا آمده است

علتش چیست خدایا که بلا تکلیفم
عبد فرار تو با خوف و رجا آمده است

قبل از آنی که اجل جان مرا قبض کند
زودتر از ملک الموت رضا آمده است

در شب اول قبرم دو ملک میگویند
میهمان از سفر کرب و بلا آمده است

بیشتر از دل زینب، سر تو سوخته است
چه بلایی به سر زلف رها آمده است

دست بردار عزیزان دلت نیست حسین
شمر با قافله ات شام بلا آمده است

حسین زارع زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا