شعر وفات حضرت ابوطالب (ع)

محبوب کردگار

ای قبله قبیله مردان روزگار
پیر قریش و یاور محبوب کردگار

رخساره ات به پادشهان ماند و امیر
ریزد ز روی نیک و حکیمانه ات وقار

پشت و پناه احمد مرسل تو بوده ای
با یاری تو آمده بر قلب او قرار

تنها نه بهر ما تو ابوطالبی فقط
شیر خدا ز صلب تو آمد در این دیار

باب علی عالی اعلا تو بوده ای
بنت اسد هماره کند بر تو افتخار

در فضل و در شرافت تو بس بود همین
باشد عروس تو سبب لیل و والنهار

تو در عمل شدی به فدای پیمبرت
نی در خطابه های دروغین و در شعار

بودی اگر چه سید بطحا به شهر خویش
در چشم بت پرست و برهما شدی تو خوار

روزی که مشرکین به نبی سنگ می زدند
شعب تو گشت بهر محمد دژ و حصار

بودی تو طالب شرف و فر مسلمین
بستی چه زود بار سفر را از این دیار

قربان آن تنی که کفن کرده بوتراب
بگریست در فراغ تو حیدر بر آن مزار

تنها نه مکه در غم تو شد سیاه پوش
در سوگ توست صبح درخشان چو شام تار

اشک دو دیده ای که به از در و گوهر است
تا صبح حشر بر تو و ابناء تو نثار

جواد کلهر

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا