شعر شهادت امام كاظم (ع)
معتکف آستان تو
تا رنگ و بوی ساقی هفتم گرفته است
مستی جام عشق تداوم گرفته است
هر بار آفتاب به ظلمت اسیر شد
در خواب خوش خلیفه توهم گرفته است
این روسپیدی است که جام سیاه چال
یک چند باده از سر این خم گرفته است
هر زائری که معتکف آستان توست
یک مشهدی است, حاجتش از قم گرفته است
ما کفتریم و صید تو بودن رهایی است
دل را دوباره حسرت گندم گرفته است
تا کاظمین فاصله ای نیست از دلم
تا گویم السلام علیکم, گرفته است!
علی سلیمیان