شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
نیمه شب است و مانده علی که چه ها کند
نیمه شب است و مانده علی که چه ها کند
باید بساط غسل کسی را به پا کند
حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود
اما بناست خانه قبری بنا کند
با گریه کار غسل خودش را شروع کرد
باید که مثل شمع نباید صدا کند
بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش
وقتش رسیده فاطمه را رو نما کند
هر عضو شستشوش یکی را ز هوش برد
مانده علی چه با جگر بچه ها کند
دستش کجا رسید که دادش بلند شد
مجبور شد که کار خودش را رها کند
مانده که گرم شستن زخم تنش شود
یا فکر جابجا شدن دنده را کند
زهرا چه راحت است و علی پر جراحت است
دنیا نخواست با جگرش خوب تا کند
شاعر: مسعود اصلانی