شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم
ٲُدخُلوها بِسلامِِ آمنین
تکیه و مسجد برای غم مهیا میشود
ماه تو! بتخانه هم حتی مصلی میشود
نو به بازار تو آمد, کهنه از میدان نرفت
پرچم تا خورده دارد باز هم وا میشود
“ٲُدخُلوها بِسلامِِ آمنین” هر هفته در
کفشداری های هیئت هات معنا میشود
سال ما یک فصل دارد,فصل تابستان فقط
زندگی بی “آه” روضه فصل سرما میشود
شور وقتی با شعور آمیخت محشر میکند
“روضه” با تکریمِ “منبر” فیض عظمی میشود
بی حسین بن علی دنیا به آخر میرسد
با حسین بن علی امروز, فردا میشود
با “علی اکبر” یقینا رمز و رازی داشته
هر شهیدی در جوانی اربا اربا میشود
هر کجا نام تو آمد نامه ی ماپاک شد
هر کجا نام تو آمد باز غوغا میشود
محمد کاظمی نیا