ای اقیانوس ها سرچشمه ی آن رود چشمانت
ملائک بنده ی پیوسته ی معبود چشمانت
ز قاب قوس او ادناست بالا تر مقام تو
اگر که زیر پایت آسمان, پس چیست بام تو؟
تو از آسیه , از حوا , تو از مریم مقدس تر
که خدام تو هم از صالح و آدم مقدس تر
از آنچه ما برایت گفته ایم آری تو مافوقی
عجب عرشی عجب اوجی عجب شوری عجب شوقی
خدا دارد ز صحنت صحن بیت الله می سازد
که از گلدسته ات دارد چراغ راه می سازد
لباس خدمتت را هر که بر تن کرد محرم شد
هر آن کس که به درگاه تو سر خم کرد عالم شد
ولای توست مهری بهر تأیید نماز ما
تو آن لطفی که بیش از خواهشی, بیش از نیاز ما
کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا
اگر چه دست و پا گم می شود, دل می شود پیدا
گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر خواهری اینگونه مشکل می شود پیدا
ز هر دلشوره ای دل را به دریای تو باید زد
که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا
دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم
و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا
دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون
حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا
بدون زهر هم معصومه ی دور از رضا می مرد
مثالش زینب کبری, دلایل می شود پیدا
چرا زینب قدش خم شد؟ کدامین غصه او را کشت؟
جوابش از کدامین چوب محمل میشود پیدا
صدایت را شنیدیم و چه آه خسته ای داری
خدا را شکر بانو جان سرِ نشکسته ای داری
خدا را شکر چشم تو نشد از گریه باران تر
نشد گیسویت از چشم بد مردم پریشان تر
اگر چه از غم دوری فسرده رفتی از دنیا
خدا را شکر که سیلی نخورده رفتی از دنیا
خدا را شکر مردم در کنار تو نخندیدند
نخوردی بر زمین و بر فرار تو نخندیدند
خدا را شکر جای سنگ و خاکستر گل آوردند
خدا را شکر که دور تو را زن ها قرق کردند
حامد خاکی