جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست
نجف تا کربلا , تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است
نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم
ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم
نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است
جهان چشم انتظار رویت مهدی موعود است
در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست
و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست
همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند
نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند
همه مانند هم , پای پیاده , روزها شب ها
توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها
تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند
به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند
در اینجا میشود تنهایی و احساسِ غربت , گم
میان داد و فریاد ,هَلهِ بیکم … هَلهِ بیکم
چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب
به لطف سادگیه بی ریایه مشک های آب
در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهایست
هزاران گریه مخفی در علمداری و سقاییست
هزاران گریه مخفی در لب خندان دخترهاست
هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست
برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست
در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست
در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست
در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست
به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب
نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب
حسین محسنات