خدا کند کسی از تو مرا جدا نکند
من و جدایی از لطف تو! خدا نکند
به اعتبار تو بر من خدا نظر دارد
بدون واسطه یک ذره اعتنا نکند
میان من و خدا بس گناه مانع شد
بجز رضای تو او را ز من رضا نکند
من و شفای نگاه طبیب بالدوار
حکیم, درد ببیند چرا دوا نکند
مگو که دوست به چیزی نمیخرد ما را
کریم, ترد , ز دربار خود, گدا نکند
اگر مرا تو نمیخواستی چرا خواندی
کسی که کار ندارد بخود صدا نکند
خدا نیاورد آنکه بیافتم از چشمت
فغان از اینکه امامم مرا دعا نکند
برای مسح قدومت طهارتی باید
وگرنه بوسه ز پایت بما وفا نکند
نه قسمت است,نه همت, که دعوت محض است
بجز تو دعوتم از مشهد الرضا نکند
نمیخورد به بزرگی تو,به این زودی
دوباره روزی این جمع, کربلا نکند
کبوتر حرمم کن به بال خونینم
مگر به فیض شهادت به بار بنشینم
محمود ژولیده