یا رضا وقتی تو را معبود میدانیم ما
مرقدت “را کعبۀ مقصود میدانیم ما”
اشک راه دیدنت را بسته اما در حرم
بخت را در چشم اشک آلود میدانیم ما
بغض کردن, گریه کردن, گم شدن در صحنها
“این زیانها را سراسر سود میدانیم ما”
غیر ایام زیارت که کنارت بودهایم
“هر چه آید در نظر نابود میدانیم ما”
زود رفتن تا حرم را دیر میدانیم ما
دیر رفتن از حرم را زود میدانیم ما
بین این جمعیت زائر که دور قبر توست
“هر که فانی می شود موجود میدانیم ما”
رو به سوی کعبهایم و دل به سوی مشهدیم
یا رضا! تنها تو را معبود میدانیم ما
*
مصرعهای داخل ” ” از جناب صائب است.
حسین صیامی