گذشته…

بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته

آقا هزار و اندی از غم ها گذشته

دیگر توان دوریت بر ما نمانده

آب از سر غم دار آدم ها گذشته

گاهی بیا و مرهمی بر غصه ها باش

بنگر به داغ لاله شبنم ها گذشته

چشم مریدان شما اَبری و تار است

از بس که عشق از بین زمزم ها گذشته

این خُلق لیلی هاست ناز و عشوهدارند

خلوت به عاشق ها جهنّم ها گذشته

از بس بزرگی از حوالی دو دستت

حتی لب عیسی بن مریم ها گذشته

یک عدّه مبهم کارمان را سخت کردند

بنگر که سختی بر مصمّم ها گذشته

برگرد,وقتش آمده روضهبخوانی

گویی چه غم ها در محرّم ها گذشته

علی حسنی