شعر وروديه محرم

یا اباعبدالله الحسین(ع)

هرکسی خواست بر اسرار تو محرم بشود
باید اول به ادب پای غمت خم بشود

خاک پاهای تو تاج سر اسماعیل است
حق بده چشم غلامان تو زمزم بشود

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا که اسباب عزای تو فراهم بشود

هیچ جا حاجت خود را به کسی نسپردیم
صبر کردیم فقط ماه محرم بشود

کم نخواهد شد از ارباب دوعالم چیزی
وای بر ماست اگر همت مان کم بشود

هر که سنگی جلوی راه عزایت انداخت
حقش آن است که راهی جهنم بشود

نخ آن تا ابدالدهر نخواهد پوسید
وسط روضه ات آن عهد که محکم بشود

پیرهن مشکی من امر به معروف من است
نکند از تنم این پیرهنم کم بشود

روضه آن است که پیراهن صدپاره‌ی تو
روز محشر به ید فاطمه پرچم بشود

 وحید عظیم پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا